English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7705 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hitch kick U پرش طول با دو گام برداشتن درهوا و دست بالای سر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pops U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
to sail the sky U پروازکردن درهوا
shoot up <idiom> U درهوا شلیک کردن
humidity U میزان بخار اب موجود درهوا
hydro sol U قطرات وذرات ریز اب درهوا
transcribing U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
overhead clearance U حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
air start U طرز قرارگرفتن هواپیما درهوا در شروع مسابقه هواپیمابری
ballistic U مربوط بعلم حرکت اجسامی که درهوا پرتاپ میشوند
overhead cover U پوشش بالای سر روپوش بالای سر
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
aerodynamics U شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
salchow U پرش از لبه داخلی یک پا باچرخش کامل درهوا وبرگشت روی لبه خارجی پای دیگر
transom U پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
overhead U در بالای سر
overhead U بالای سر
into the bargain U بالای ان
above U بالای
above U بالای سر
up U بالای
upped U بالای
upping U بالای
over- U بالای سر
over- U بالای
atop of U بالای
oer U بالای
atop of U در بالای
at the top of U در بالای
over U بالای
outreach U بالای سر
over U بالای سر
overhead forehand U فورهند از بالای سر
plunging fire U اتش بالای سر
ridge tree U کش بالای شیروانی
over the horizon U از بالای افق
oer U بالای سر روی سر
overhead backhand U بک هند از بالای سر
over the horizon U بالای افق
crowns U بالای هرچیزی
upstream U بالای رودخانه
fan light U پنجره بالای در
aloft U در بالای زمین
pressure above the atmosphere U فشار بالای جو
fanlight U پنجره بالای در
overhead cover U حفاظ بالای سر
fanlights U پنجره بالای در
uptown U بالای شهر
knap U بالای تپه
ridge piece U کش بالای شیروانی
ridge pole U کش بالای شیروانی
roof tree U کش بالای شیروانی
on U بالای در باره
mantel board U در بالای بخاری
mean high water U اب بالای میانگین
crown U بالای هرچیزی
run over <idiom> U حرکت از بالای
in- U بالای روی
rooftop U بالای بام
above the earth U بالای زمین
It passed over my head. U از بالای سرم رد شد
crow's nest U بالای بلندی
up the street U بالای خیابان
overhead stroke U ضربه از بالای سر
rooftops U بالای بام
in U بالای روی
lift U برداشتن
to take up U برداشتن
remove U از جا برداشتن
remove U برداشتن
glom U برداشتن
countertrace U برداشتن از
removes U برداشتن
removes U از جا برداشتن
deleting U برداشتن
lifts U برداشتن
deletes U برداشتن
takes U برداشتن
removing U از جا برداشتن
removing U برداشتن
pickup U برداشتن
pick up U برداشتن
take U برداشتن
moistening U نم برداشتن
flaw U مو برداشتن
delete U برداشتن
to run away with U برداشتن
to pull off U برداشتن
sublate U برداشتن
includes U در برداشتن
take up U برداشتن
include U در برداشتن
to pick up U برداشتن
to mop up U برداشتن
lifting U برداشتن
lifted U برداشتن
deleted U برداشتن
ingather U برداشتن
ingether U برداشتن
flaws U مو برداشتن
exoatmosphere U ترکش اتمی بالای جو
refereeing U داور بالای والیبال
referees U داور بالای والیبال
rain water head U طشتک بالای ناودان
bartizan U کنگره بالای برج
flews U قسمت اویخته لب بالای سگ
on station U پروازهواپیما بالای هدف
head water U بالای رودخانه بالارود
headlines U در بالای صفحه ریسمان
headline U در بالای صفحه ریسمان
overhead pass U پاس با دو دست از بالای سر
aloft U سطوح بالا در بالای
overwrite U بالای محلی نوشتن
referee U داور بالای والیبال
aboveground U در بالای سطح زمین
penthouse U اطاقک بالای بام
trucking U کلاهک بالای دکل
chimney-head U [بالای دودکش کوره ای]
superlunary U واقع بر بالای ماه
penthouses U اطاقک بالای بام
spike over the block U ابشار از بالای دفاع
pulpits U بالای منبر رفتن
pulpit U بالای منبر رفتن
truck U کلاهک بالای دکل
trucks U کلاهک بالای دکل
trucked U کلاهک بالای دکل
intercepting ditch U ابرو بالای خاکبرداری
bed moulding U گچبری بالای کتیبه
tree house U خانه بالای درخت
refereed U داور بالای والیبال
high rate of interest U نرخ بالای بهره
aerospace projection operations U بالای منطقه عملیات
the sky is above us آسمان بالای سر ماست
unmask U نقاب برداشتن از
decodes U برداشتن رمز
decoded U برداشتن رمز
unmasked U نقاب برداشتن از
unmasking U نقاب برداشتن از
decode U برداشتن رمز
flaw U ترک برداشتن
stepping U قدم برداشتن
emarginate U برداشتن حاشیه از
heave U خیز برداشتن
step U گام برداشتن
step U قدم برداشتن
feet U پاچنگال برداشتن
off take rudder U سکان برداشتن
heaved U خیز برداشتن
stepping U گام برداشتن
unmasks U نقاب برداشتن از
dequeue U برداشتن اقلام یک صف
ingether U خرمن برداشتن
break step U غلط پا برداشتن
surmount U ازمیان برداشتن
surmounted U ازمیان برداشتن
surmounting U ازمیان برداشتن
surmounts U ازمیان برداشتن
make a copy of U رونوشت برداشتن
flaws U ترک برداشتن
to break step U غلط پا برداشتن
uncap U سر پوش برداشتن از
transcribe U رونوشت برداشتن
demountable U قابل برداشتن
transcribed U رونوشت برداشتن
transcribes U رونوشت برداشتن
To co away with . To remove. To eliminate . U ازمیان برداشتن
transcribing U رونوشت برداشتن
give up U دست برداشتن از
twists U تاب برداشتن
twisting U تاب برداشتن
unhood U سرپوش برداشتن از
uncap U کلاه از سر برداشتن
to carry arms U سلاح برداشتن
removing U برداشتن مهر
remove slag U سرباره را برداشتن
to take off U برداشتن بردن
to take the photograph of U عکس برداشتن از
desist U دست برداشتن
resign U دست برداشتن
machines U براده برداشتن
spoon U با قاشق برداشتن
spooned U با قاشق برداشتن
machined U براده برداشتن
spoons U با قاشق برداشتن
machine U براده برداشتن
crack U شکاف برداشتن
removes U برداشتن مهر
remove U برداشتن مهر
map U نقشه برداشتن از
twist U تاب برداشتن
to d. the cloth U رومیزی را برداشتن
to fly to arms U سلاح برداشتن
to sweep away U ازمیان برداشتن
snap up U تند برداشتن
to come at a bound <idiom> U خیز برداشتن
cease U دست برداشتن
Recent search history Forum search
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1روی پوسته تخم مرغ قدم برداشتن چه اصطلاحی در زبان انگلیسی دارد؟
1 moves up the range
2high dimentional task solution space
0زیر ابرو برداشتن
0احتلام یا در خواب واجب شدن غسل بالای شخص بالغ
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com